هرآنچه که بهدست انسان ساخته میشود، جلوههایی از نگرش او به جهان هستی و مبین قوه فکری او و ساختار فرهنگی جامعهای است که در آن میزید. کنگدژ، نگاهی ایرانی به شهر ایدهآل و جایگاه مینوی بهشت در تفکر سنتی است. مکانی مثالی که سنت، آن را بر روی زمین و در عالم مادی بهصورتهای گوناگون نمودار میسازد و توسط آن مکان مقدس را در شهرسازی، معماری و هنر متجلی میکند. چهره فرش و نقوش و نمادهای بهکار گرفته شده در آن یکی از نمونههای این تجلی است. شهر اسطورهای کنگدژ جزو روایتهای متعددی است که علاوه بر شاهنامه در کتب دینی و پهلوی نیز آمده است. این پژوهش با نگاهی به کنگدژ، عناصر این شهر اسطورهای را در پیوند با هنر فرش و در تطبیق با عناصر و نقشمایههای آن مورد بررسی قرار و نشان میدهد که فرش علاوه بر آرایش خانه، نمودی زمینی از مکانی مقدس است. نمادهای مشترک میان سرزمین مثالی و فرش علاوه بر تطبیقی بر مفاهیم معنوی وحدت و کثرت؛ در بهتر نمودار ساختن این شهر مثالی و جامعهای آرمانی نقش دارند. همچنین جزئیات کوچک و خاص شهر کنگدژ در گوشهگوشه فرش خودنمایی میکند. این مقاله نگاه اسطورهشناسی دینی الیاده را به وام گرفته است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |