برای شناخت کاربردی نمودها و نگارههای خورشید و مهر؛ بررسی آنها در زمینه تداوم و دگرگشتیشان و آیینها و اساطیر مرتبط، در تمامی حیطههای فرهنگی ایران در ادوار پیش از تاریخ، تاریخی و اسلامی و به ویژه در هنر سنتی فرش، ضرورتی اجتنابناپذیر میباشد. با تغییر آیین ماهپرستی به آیین پرستش خورشید، عناصر و نگارههای دین گذشته در عناصر مذهب جدید تجلی یافتند و نمودهای بسیاری در هنرهای مختلف؛ و به طور خاص در قالی مناطق مختلف ایران از جمله حوزه فارس، برجای گذاشتند. مهرپرستی، مهمترین آیین مرتبط با خورشید است که تبدیل به دینی جهانی میگردد و نمادهای مرتبط با این دین همواره در حوزههای مختلف هنری ایران، به خصوص قالیبافی عشایری و روستایی ایران نقش بسته است.در این مقاله به شیوه تطبیقی- تحلیلی، به روش کتابخانهای و در نگرشی کلی؛ نمودهای معنایی و بصری خورشید و مهر، در فرش و دستبافهای ایرانی مورد ارزیابی واقع شدهاند. در نهایت با بررسی تصاویر متعدد از دستبافتههای همگون با محتوای مورد نظر در سبکهای مختلف شهری، روستایی و عشایری ایران؛ تمامی نگارههای مرتبط در یک تقسیمبندی سهگانه مورد کنکاش قرار گرفتند. از دیگر نتایج این پژوهش نیز شناخت گستره جغرافیایی نگارهها میباشد.
واژههای کلیدی: ایزدان خورشیدی،
اساطیر خورشیدی،
نگاره های خورشیدی،
فرش دستباف این مقاله مستخرج از پایان نامه کارشناسی ارشد پژوهش هنر اعظم رسولی با عنوان «بررسی ساختار درون متنی فرش دستبافت همدان »، تحت راهنمایی دکتر اشرف السادات موسوی لر، استادیار گروه پژوهش هنر دانشگاه الزهرا )س( است و از سوی مرکز ملی فرش ایران مورد حمایت قرار گرفته است.
نوع مطالعه:
علمی - پژوهشي |
موضوع مقاله:
نماد شناسی و اسطوره شناسی دریافت: 1396/12/7 | پذیرش: 1396/12/7 | انتشار: 1396/12/7