آقای صمد نجارپور جباری، دکتر احمد نادعلیان، دکتر حبیب اله آیت اللهی، دکتر مهدی پوررضائیان، دکتر اصغر کفشچیان مقدم،
دوره ۸، شماره ۲۱ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده
یکی از دورههای شکوفایی صنعت قالی ایران و گسترش بازرگانی آن به عصر صفوی و بهخصوص قرنهای دهم و یازدهم هجری قمری مربوط میشود. توجه بیشتر حکومت به مقوله هنر و هنرمندان و گسترش امکانات از یکسو، و توجه و رغبت سایر استادان هنر از جمله تذهیبکاران و نگارگران به طراحیهای زیبا و دقیق قالی در کنار پیشرفت صنعت رنگرزی از سوی دیگر، باعث شد که قالیبافی در آن زمان در زمینه هنر و صنعت، مقامی ویژه پیدا کند. حال سؤال اصلی پژوهش این است که طراحان قالی ایران در مناطق جغرافیایی مختلف و در زمانهای گوناگون و در بافتههای متنوع چه کسانی بودند؟ و منبع اصلی الهام هنرمندان قالی در طراحی آن دوره چه بوده است؟ فرضیه اصلی این است که نگارگران بزرگ برخی از قالیهای عصر صفوی را طراحی میکردند. با توجه به گستره موضوع، در این مقاله به روش تطبیقی دو نمونه از قالیهایی که از آن دوره باقی ماندهاند با نگارههای همان دوره مورد مطالعه گرفت. با بررسی آثار هنری بهجا مانده از آن دوره، مشاهده میشود که اکثر هنرها، از جمله هنرهای سنتی و معماری، با یکدیگر قرابت نزدیکی داشتند که نشاندهنده مدیریت هنری واحد در نظام فرهنگی آن عصر بود و این مسئولیت بهعهده نگارگران و معماران برجسته نهاده شده بود. توجه به مطابقت نگارهها با نقشمایههای قالی در همان دوره نشان میدهد به احتمال زیاد نگارگران بزرگی از جمله کمالالدین بهزاد، آقامیرک اصفهانی و سلطانمحمد عراقی و... در طراحی برخی از این قالیها دست داشتهاند و قالیهای نفیسی برای دربار صفوی مستقیماً زیر نظر این استادان بافته شده است. و از طرف دیگر با تربیت طراحان قالی که این طراحان ادامه دهنده شیوه استادان خود بودند، بهنوعی تأثیر غیرمستقیمی بر تحول نقشمایههای قالی در عرصه تولید و صادرات داشتهاند. بهطوری که طراحان قالی در مراکز تولیدی از آثار و طراحیهای این استادان الهام میگرفتند.
خانم حبیبه شریف، آقای پرویز اسکندرپور خرمی، دکتر اصغر فهیمی فر،
دوره ۱۲، شماره ۳۰ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
طراحی نقوش گلیم و فرش، دارای ارزشهایی است که علیرغم توجه بسیاری از هنرمندان و هنردوستان، هنوز جای بررسی بسیار دارد. زیرا که تمام هنرمندان و پژوهشگران بر این باورند که این نقوش از طبیعت الهام گرفته شده است. دیدگاه طراح نقوش گلیم جیرفت نسبت به مسائل مختلفی که مضمون آثارش را تشکیل میدهد، نگرشی آرمانی بوده که زائیدهی فکر و باورهای هنرمند، بنا به الهامات، احساسات و اشتیاقش میباشد. لیکن هنرمند طراح نقوش گلیم جیرفت سعی دارد که مخاطب خود را از طریق دگرگونی طبیعت زیبا، به زیبایی ازلی و مطلق رهنمون سازد، این همان سلوکی است که خود نیز پیموده است. نوشتار پیش روی سعی دارد که با نگاهی به نقوش گلیم جیرفت؛ آنها را از نظر ویژگیهای تصویری و نیز وجود تشابهشان با برخی از عناصر طبیعت و چگونگی تطبیق آنها با طبیعت مورد مطالعه و بررسی قرار دهد، این پژوهش از لحاظ ماهیت؛ توصیفی، تحلیلی و تاریخی بوده و به روش میدانی- کتابخانهای تدوین یافته است. ضرورت انجام چنین تحقیقی میتواند هنرمندان و طراحان نقوش را به شناخت دقیقتری نسبت به دیدگاه طراحان گذشته و شیوه تغییرات این فرمها آشنا سازد. بر اساس تقسیم بندی نقوش به چهار گروه: گیاهی، حیوانی، اشیاء و انتزاعی- اقتباسی، این نتیجه حاصل گردید که از لحاظ گستردگی نقوش در فضای متن و حاشیه گلیمهای جیرفت، گروه حیوانی در درجهی اول؛ و پس از آن، به ترتیب گروه انتزاعی – اقتباسی، اشیاء و گیاهی قرار دارد. این نقوش متأثر از منطقه جغرافیایی و نیز اعتقادات مردم بافنده آن است.