TY - JOUR JF - goljaam JO - goljaam VL - 1 IS - 1 PY - 2006 Y1 - 2006/3/01 TI - TT - سرمقاله: پازیریک یا گلجام؟ سردبیر N2 - می¬خواستیم پازیریک باشد، باورکردند که نامی ست بیگانه و "گلجام" شد! پازیریک کجاست و آیا نامی بیگانه است؟ ‏"سیت"ها، اقوام چادرنشین از نژاد ایرانی، در سده¬های پنجم و ششم پیش از میلاد مسیح (ع) در شمال شرقی ایران، درناحیه پازیریک به ارتفاع ۱۶۵۰ ‏متر ازسطح دریای آزاد، نه چندان دور از مرزمغولستان بیرونی و در جنوب سیبری، مرزداران هخامنشیان بودند و گورهای شاهی خود را درآنجا پر پاکرده بودند. ‏درسال ۴‏، یک واقعه بی پیشینه در تاریخ قالی گرهی فرضیه¬های گوناگون درمورد اصل و اساس گره زنی را بهم ریخت و درمواردی هم آنها را تایید کرد. دو باستان¬شناس روس، رودنکو (denko‏Ru) و گریازنوف (Griaznov)‏، در پنجمین پشته خاکی از این میدان گورستانی یک قالی عالی و باشکوه گرهی را در اتاقکی مجاور گور یکی از شاهان سیت کشف کردند که بسیار خوب حفظ شده بود. نفوذ آب در اتاقک و سپس یخ زدن آن یک لایه نسبتا ستبر را روی قالی ایجاد کرده بود که سبب حفظ و نگه¬داری آن در طول سده¬ها شده بود تا امروز به دست ما برسد. بنابرین می¬توان پذیرفت که پازیریک که سکونتگاه سیت-های ایرانی بوده است، نام و واژه سیت است که به تایید بیشتر زبان¬شناسان یکی از لهجه¬های کهن ایرانی است و لهجه کنونی بومیان آن ناحیه و نواحی همجوار آن (پامیر برای مثال) هنوز هم از لهجه¬های کهن ایرانی به شمار می آید. ‏این چنین اثبات شد که در ۵ ‏سال پیش قالی گرهی وجود داشته است. چند سال پس از آن، همین باستان¬شناسان ‏در یکی دیگر از گورهای شاهی سیت در نزدیک بشادر (hadar‏Bas) تکه¬ای از یک قالی گرهی دیگری را کشف ‏کردند که بسیار ظریف¬تر بافته شده بود. اندازه¬های قالی ۸۲/۱ ‏متر عرض و ‏متر طول، و فشردگی گره¬های آن ۶ ‏در متر مربع است؛ بلندی پشم قالی (گوشت قالی) ‏تا ۲/۴ ‏هزارم متر و طول ریشه¬های آن ۱/۵ ‏صدم متر می¬باشد. نوع گره آن متقارن است "که در اصطلاح امروزگره دوسویه گفته می¬شود" (شکوه قالی خاور زمینSplendeur du tapis d&#۳۹;Orient تالیف آندره برونیمان André Bronimann، انتشارات Bibliothèque des Arts، پاریس، ۱۹۷۴‏). همین ثابت می¬کند که بافت گرهی یکسویه یا دوسویه از آفرینش¬ها و اختراع¬های ایرانی ست. اگر به طول و عرض این قالی از هر طرف یک "ارش" یا یک "گز" بیفزاییم، اندازه تقریبی اتاق¬های ایرانی در گذشته را آشکار می¬سازد. در ایران سنت براین بوده است که فرش را در وسط اتاق یا تالار می-گسترانیدند و در اطراف آن "کناره" می¬انداختند (شیوه آذین کناره¬های تالار درکاخ شاپور اول در بیشاپور گواه براین مطلب است). این سنت هنوز هم در بسیاری اژ خانه هایی که عادت بر زمین نشستن دارند جاری است. ‏پازیریک در حاشیه، دو نوار پهن اصلی و سه نوار نسبتا باریکتر دارد. هر کدام ازاین نوارها با یک نوار باریک نقطه¬چین شده، از دو نوار طرفین جدا می¬شود. بدین ترتیب که یک نوار حاشیه باریک کناری با بیست و دو مرح که در آن یک موجود افسانه¬ای مانند کرکس ساده شده تزئین شده است و سپس، یک نوار پهن که در هر طرف هفت سوار با اسبشان دیده می¬شود که یک در میان سوار بر اسب و پیاده طراحی شده¬اند و یادآور نقش برجسته¬های تخت¬جمشید می¬باشند. نوار حاشیه¬ای باریک دوم دارای نقشی گیاهی است که به گل چهارپر مشهور می¬باشد و نیای بزرگ نقش ماهی درهم است. نوار پهن دوم از هر طرف با شش گوزن ایرانی (با شاخهای ستبر و پهن) آذین گشته و درونی¬ترین نوار حاشیه¬ای همانند بیرونی¬ترین آنها، با نقش موجود افسانه¬ای (گونه¬ای کرکس ساده شده) تزیین شده است. متن قالی مستطیل است به ابعاد ‏در ۵/۱ ‏واحد که به شش ردیف چهارتایی از مربع¬هایی که در آنها همان گل چهارپر طراحی شده است پرکرده¬اند. ‏رنگ¬های قالی آبی، زرد و سرخ است و تسلط رنگ با سرخ و پس از ان با زرد می باشد و آبی کمترین مقدار را به خود ‏اختصاص داده است. سواران و اسب¬ها زرد بر متن سرخ، گوزن¬ها سرخ بر متن زرداند؛ نقش اصلی را گل¬های چهارپر (یا به گفته استاد سیروس پرهام در قالی¬های بلوردی، گل خو رشیدی) با رنگ¬های زرد و آبی (با تسلط زرد) بر متن سرخ تشکیل داده¬اند. باید خاطرنشان ساخت که رنگهای زرد (از اسپرک)، سرخ (از روناسی) و آبی (از نیل) از کهن¬ترین روزگاران در ایران شناخته شده و مورد استفاده قرارمی گرفته¬اند. ‏قالی پازیریک در ۵ ‏سال ییش بافته شده و از کمال فناوری برخوردار است و نشان می¬دهد برای رسیدن به چنین کمال فنی می¬بایست سده¬ها پیش از آن بافت فرش و گونه¬های مختلف آن آفریده شد، باشد. با توجه به اینکه اغلب ابداعات از این¬گونه (بافندگی، حاشیه¬دوزی و سبد بافی و ... ) در نواحی باختری ایران به وجود آمده¬اند، احتمال اینکه بافت فرش و نظایر آن هم از خاور ایران باشد، بسیار نیرومند است. از سوی دیگر اندازه فرش پازیریک با افزودن کناره¬ها به آن به سطح اتاق¬های انتهایی تخت جمشید مشهور به حرم¬سرای خشایارشاه، تقریبا برابری می¬کند، می¬توان بافت این فرش را به پارسی¬ها که در غرب و جنوب ایران گسترش یافته بودند نسبت داد و حتی می¬توان فرض کرد که قالی¬های یافت شده در پازیریک و در بشادر هدیه¬ها و خلعت¬هایی بوده که پادشاهان هخامنشی برای شاهان سیت به پاس مرزداری آنان فرستاده بودند. ‏ما با برگزیدن نام پازیریک می¬خواستیم بگوییم که تمام، فرهنگ و هنر ایرانی از کجا تا به کجا بوده است. ‏اما "گلجام" چیست؟ مرحوم استاد علی¬اکبر پیرنیا معتقد بود، که آنچه در دست داریوش بزرگ است غنچه نیلوفر آبی است که یکی از نمادهای ایرانی و ویژه نژادهای هند و آریایی است" از این رو آن را گلجام می¬نامید و گل های قالی رانیز که به "گل¬های عباسی" مشهورشده اند غنچه نیلوفر می¬دانست و ترجیح می¬داد آن را "گلجام" بنامد. ما نیز به پاس بزرگداشت این استاد بزرگ "گلجام" را نیز پاس می-داریم. کسانی که مایلند آگاهی بیشتری از قالی پازیریک داشته باشند، به کتاب شکوه قالی خاور زمین، صفحات ۱۵۸ تا ۱۶۱، نامبرده در این متن مراجعه فرمایند. SP - 1 EP - 7 AD - UR - http://goljaam.icsa.ir/article-1-334-fa.html ER -