از یکسو به علت کاهش درآمد نفتی کشور و نیاز مبرم به ارز آوری صادرات غیرنفتی علی الخصوص صنعت فرش به عنوان مهمترین کالای صادرات غیرنفتی و از سوی دیگر به علت روند نزولی میزان صادرات فرش دستباف به عنوان یک برند ملی در بازار جهانی و پیشی گرفتن کشورهایی همچون چین و هند از ایران در سالهای اخیر ، هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مولفه های استراتژیک تاثیرگذار برصنعت فرش دستباف به عنوان یک برند ملی در بازار جهانی می باشد. برای نیل به این هدف از رویکرد تلفیقی تحلیل استراتژیک و تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. نخست به منظور شناسایی نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید با مطالعات عمیق کتابخانه ای و سپس با هدف جمع آوری داده های کیفی با تعدادی ازکارشناسان این صنعت مصاحبه های آزاد و هدایت شده صورت گرفت. همچنین جهت جمع آوری اطلاعات مستندتر از دو پرسشنامه ارجحیت بندی و سنجش اهمیت نسبی عوامل موثر استفاده گردید. بنابر تجزیه و تحلیل نتایج این تحقیق، نقطه قوت قابل اعتماد و شناخته بودن برند فرش ایرانی ، و در مقابل ضعف عدم توجه به خواست ، نیاز و سلیقه بازار جهانی بین عوامل داخلی و فرصت لغو تحریم های بین المللی در مسیر اجرای برجام و تهدید ورود رقبای خارجی با امکانات پیشرفته تر و کاهش سهم بازار در سالهای اخیر ، مهمترین عوامل خارجی موثر بر جایگاه این صنعت بود. همچنین استراتژی برتر برای ارتقا جایگاه در این صنعت استراتژی تهاجمی (SO) انتخاب شد. بنابرنتایج پژوهش پیشنهاد میشود فعالان این صنعت برنامه ای جامع جهت شناسایی بازارهای بکر،دنج و دست نخورده جهانی ، ورود سرمایه و تخصص خارجی ، بهینه سازی مصرف منابع و کاهش بهای تمام شده محصول ، تقویت سفارش پذیری و در نهایت بهبود کانالهای توزیع و فروش با اتکا به دانش فناوری اطلاعات تدوین نمایند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |